یادداشت های سیاه

تناقضات مدرنیسم ارتجاعی !

یادداشت های سیاه

تناقضات مدرنیسم ارتجاعی !

ماجرای خواب خرسی و بادهای موسمی‌!

سلام !


خوبین ؟ چه خبرا چیکارا میکنین؟ امیدوارم که حال همتون خوب باشه! حال من که خوبه با اون خواب خرسی که ظهر کردم. خب سریع و بدون مقدمه میریم برای فلسفه بافی و چرت بازی این موضوع و بقول بعضیا :دی ! ... خب درواقع خواب ظهر یک مسئله ی بسیار شیرینیه نخصوضاً‌ موقعی که از صبح خروس خون و هوای گرگ و میش ( نمیدونم چرا هرچی حیوونه چپوندن تو صبح! ) از خواب نازت زده باشی و رفته باشی پی بدبختی ها و کارا یا مثلاً سر لپ تاپ ... وقتی که ظهر بیای خونه و ببینی که مادرت یَک قورمه سبزیه خفنگ درست کرده باشه و بوش وقتی بهت بخوره بپاچی! ناهارم بزنی بر بدن و یکم فارسی وانه مزخرف نگاه کنی ( شامل آشنایی با مادر نمیشه! ) و یکمم گیم وان نگاه کنی و بعدش بری لم بدی یه گوشه و عین جنازه ( دور از جون ِ خودم ) بیفتی یه گوشه و یه نسیم نسبتاً خٌنٌک هم بزنه و تخت بگیری بخوابی ! البته قبلش باید کوچه یا خیابونتون رو از وجود اشرار از جمله : فروشندگان ِ دوره گرد ، فروشندگان دوره گرد با ساب ووفر ، ماشین های قارقارک و کامیون هایی که دیوار صوت رو میشکنه و ... پاک کنی و بعدش بخوابی. خب تا اینجاش و تا قسمتی که میخوای بخوابی و توی جات تمرگیدی و خواب و بیداری بسیار شیرین و لذت بخشه ولی حالا وایسا ادامه داستان رو تعریف بکنم ... از خواب که بیدار بشی میبینی ساعت شیش غروبه و صدای بلند تلویزیون که یا فارسی وانه و یا صدای گوینده ی خبر درباره ی آخرین اتفاقات و حوادث از جمله سیل و زلزله و درب و داغون شدن جهان! ... خب میرسیم به قسمت حال بهم زنش ... دهان خششششک !!! معده ی بهم پیچیده و قارقارک وار ( مثل همون کامیونه که صدای زیادی داشت دقیقاً معده ات الان همون صدا رو میده‌! موهای ژولیده پولیده ی خودت رو که یادته پس به توان ده بزن و لباساتم نیمچه دراومده ! ... البته درکل خواب ظهر چیز باحالیه ، ولی دو دسته رو نمیشه مجبور به خواب ِ بعد از ظهر کرد ، اول بچه ها از سن ِ دو سه سالگی تا سن ِ دوازده سیزده سالگی ، دسته ی دوم هم چترها و بلاگرهایی هستن که کارشون رو ظهرا انجام میدن. حالا من ظهر امروز خوابیدم و حسابی هم جای شما تو تخت خودتون خالی بود و کلی هم حال داد. بعدش هم که اومدم بیرون با یه تیپ دهه ی سی ِ سال 1357 ( ! ) یا مثلاً سال 1968 این حدودا ... حالا اومدم بیرون هرچی عامل بیرونی مزاحم بود اعصاب آدمو بهم ریخت ... از اونجایی که همه جای شهرو بیخودی کندن و نمای شهر عین خاکریز جبه ها شده (‌ ! ) بهمراه بادهای خفنی که میوزید این عوامل همه دست به دست هم حسابی خاک به خورده ما دادن! راستی جمعه میخوام برم کرج کاش کارمون درس بشه نمیگم دعا کنید فقط آرزوی موفقیت کنید برام. مرسی! خوش باشید ! سالوادور هم اینقدر نبینید اگرم میبینید به سناریوی آبکیش یه بار دقت کنید جون من (!) البته من خودمم گاهی اوقات میبینم. خب خدافظ تا چرند ِ بعدی !



پانوشت یک : خواب خرسی !

پانوشت دو : نخصوضاً !

پانوشت سه : یَک قورمه سبزی!

پانوشت چهار : از فروشندگان ِ دوره گرد بدم میاد!

پانوشت پنج : راستی جیل دو روزیه که نمیزنم...

پانوشت شش : رفتی سفر ... رفتی ز پیشم بی خبر !

پانوشت هفت : سوغاتی یادت نره!

پانوشت هشت : سالوادور نبین انقدر 


نظرات 21 + ارسال نظر
reza 1389/06/08 ساعت 21:31 http://pcsoftware.tk

وبلاک خوبی داری منتظرت هستم

مرسی

یاسمن 1389/06/08 ساعت 21:36 http://yasaman13.blogfa.com

حالا نمی شه همونجا که آدرسشو دادم بازی کنیم؟!
من نمی تونم تو یاهو بازی کنم
اگه خواستی بازی کنیم خبرم کن
فعلا

چشم ببینم چی میشه

reza 1389/06/08 ساعت 21:39 http://pcsoftware.tk

وبلاگ خوبی داری . به من سر بزن

مرسی ، فکر کنم بات باشی نه؟!

هیس 1389/06/08 ساعت 21:46 http://l-liss.blogsky.com


سلام

سلام ! پس چرا گوزمللغ ؟

عجــــــــــــــــــــــــــــــــــــب عجب

عجبت هستش خیلی وجب ! عـــــ ــ ـ

http://hofop.blogsky.com 1389/06/09 ساعت 00:12

موفق باشید.
من نمیدونم چرا همیشه اول پانوشته هاتون و میخونم بعد میرم متن و میخونم چرا؟چرا؟چرا؟

نمیدونم ولی اینجوری مزش از بین میره !

‏... 1389/06/09 ساعت 04:05 http://pardees.blogfa.com

سلام.وب جالبی داری.به منم سر بزن و اگه دوست داشتی تبادل لینک کنیم.

سلام مرسی حتماً

نئو 1389/06/09 ساعت 07:22 http://cruel-life.blogsky.com/

یه ۳ ساعت می خوای بخوابی بگیر بخواب دیگه(البته این محترمانش بود بتمرگ و بکپ هم میشه گفت)
قیافه بک اسلیپت باحال بود خوشم اومد با اون تیپ مذکور.پانوشت دو رو خوب اومدی با تیکه قرمه سبزی هم حال کردم.

سه ساعت که نشد خرسی، البته باید میگفتم گوریلی !

خبر آوردند که امشب از هزار شب بهتر است و یک اتفاق ویژه می افتد و آن اینکه
امشب دست ملکوت به طرف زمین کشیده می شود . . .
سلام در این شبهای عزیز مرا ا زدعای خیرتان فراموش نکنید
خوشحال میشم به من سر بزنی

من امیدوارم که به آرزوهاتون برسید فقط جان من دیگه نظرات مذهبی ندین تو وبلاگ من.

تخیلت خوب داره کار می کنه تازگیا. گرگ و میشو و خروسو ... خوشم اومد.

تخیل ما از اول هم خوب کار میکرد. من خودمم شیفته ی خودمم‌!

هاله 1389/06/09 ساعت 11:09 http://holy-room.blogsky.com

سلوم !

بیچاره سالوادور ! گرچه این روزا داستانش بی مزه شده ولی تا قبل از مرگ ی آندرز کلا سریال ِ باحالی بود !


در عالم ِ خواب هم بهتون خوش بگذره ! ولی با این همه زجر و شکنجه ی قبل و بعدش اصلا نمی صرفه ! همون شب بخوابی بهتره ! یا نکنه جغد ِ شب تشریف دارین ؟!!

تازه ، اون تبلیغات ِ بالا هم درست شده . شده آل پاچینو از خداتم باشه !

آره اولاش باحال بود. البته هلو بازاری ست سریالش ! .... آخه خواب ظهر بی اختیار و کاملاً غافلگیر کنندس ! شبم که تا ساعت 3 بیدارم! ... خداروشکر کاش همش تبلیغات آل پاچینو و این چیزا بیاد.

[ بدون نام ] 1389/06/09 ساعت 11:20

سلام
خوبببببببببببب خوابیدی
سوالام تو وبلاگمه مجبوری یه سر دیگه بهش بزنی

سلام ، هی بدک نبود!

اولاً که اسمتو بنویس ! کودوم وبلاگی من آلزایمر دارم ... عجبا !

RaSo0l 1389/06/09 ساعت 12:26 http://1man.blogsky.com

میبینم که تو هم ":دی" رو یاد گرفتی ! :دی
حقته ! الهی خواب خوش از گلوت پایین نره ! چرا کوتلاس من رو نمیدی ؟
سالوادور رو ول کن انسی رو بچسب !

ای نامرد!

کوتلاس اولاً تو راهه ! بعد این انسی کیه ؟

RaSo0l 1389/06/09 ساعت 12:54 http://1man.blogsky.com

درست شدن نظراتت رو تبریک میگم ! تو من رو نداشتی چیکار میکردی ؟

انسی همون زنیکه تو فیلم جراحته ، اوه یادم نبود تو تی وی ایران رو نیگاه نمیکنی

مرسی ، آره والا !

ادراری کن در فیلمای ایرانی بس بجا !

عسل 1389/06/09 ساعت 13:20 http://silence-love.blogsky.com/

آخیییییییییییییییش
اینجوری خوبه راحت شدم
خواب خرسی گفتی دلم واسش لک زده
من جزو دو دسته ای که گفتی نیستم ولی نمی خوابم ضایع شدیییییییییییی

پس شما جزو جاندارانی که ذکر کردم نیستید و با میز و صندلی و این بالش محترمی که من روش لم دادم یکی میباشید! با سپاس درصورت داشتن هرگونه اعتراض با 854789654123654798965 تماس حاصل نمایید.

عسل 1389/06/09 ساعت 13:59 http://silence-love.blogsky.com/

ترسیدی شماره بدی حالتو بگیرم
من عمرمو مث بعضیا که وقتی میخوابن با بالش یکی میشن به بطالت نمیگذرونم

نخیر! ، اتفاقاً عند کاره تازه وقتی که قصد بروز کردنه وبلاگو داشته باشی تو اوون حالت !

دلم قرمه سبزی خواست !!


زیاد

وای قورمه سبزی رو هستم بدجووورر !

قهوه تلخ 1389/06/09 ساعت 18:58

اول کامنت بعد برم بخونم
برم مارگاریتا

یعنی مارگاریتای مزخرف از وبلاگ من بهتره ؟ ای نامرد!

سلام سلام
وای از خواب خرسی که تا لنگ ظهر میخوابن متنفرم همیشه درگیرم با این موضوع
چون اگه خونه دوستان بمونی باید بی سر صدا بشینی تا بلند شن یا
با جیغ بلندشون کنی بعدشم فرار
ربطی داشت ؟

نه ربطی نداشت ! تازه من خواب صبحو نگفتم تا لنگ ظهر ، منظورم از لنگ ظهر بود تا غروب !

خب آره خوش گذشته!
داداشم یه هارد یه ترا گرفته پر از فیلم!!!
این شد که دیگه...
بابا حتی گوگل باز هم نمیرم دیگه!!


فارسی وان چیه بابا؟خداییش دولاژشش افتضاحه...گمونم کلا تو تیمشون دو نفر هستن,یکی مرد یکی زن

ههههه نه بابا اول زاقارت بود الان دوبلاژش خوبتر شده و کلاً فارسی وان شاخ تر شده ...

نامرد یخورده فیلم برای ما بیار

سحر 1389/06/11 ساعت 06:25 http://www.atlase.blogfa.com

بچه مگه تو روزه نمی گیری؟نهار قورمه سبزی می خوری؟

در برابر قورمه سبزی نمیشه مقاومت کرد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد