یادداشت های سیاه

تناقضات مدرنیسم ارتجاعی !

یادداشت های سیاه

تناقضات مدرنیسم ارتجاعی !

چیز میز ...

سلام اینجا ستون آزادست و اینجانب ذهن خطرناک !


چند تا چیز تو دلم مونده بگم قبل از اینکه برم شمال عروسی !!!



من بعضی موقع ها - با دانش خدادادی که دارم! - میفهمم که یه عده میان و وبلاگ رو بازدید میکنن ولی نظر نمیدن و مطالب رو هم میخونن ... خیلی معذرت میخوام ولی هرکی که مطلب منو خونده باید نظر بده اگه مطلبو تا آخر خوندی نظر ندی خری! (دیدی چقدر مودبم) استایل : 




این فارسی وان قطع شد من اصلاً بخاطر سریالای زاقارتی که نشون میداد ناراحت نشدم فقط از این ناراحت شدم که سریال آشنایی با مادر خیلی قشنگ بود و من همه ی قسمت هاشو دنبال میکردم و خیلی هاشم ضبط کردم از ماهواره ... خیلی حیف شد حالا قراره یوتل ست رو منفجر کنیم ببینیم چی میشه ؟؟؟ استایل : 



دارم یه طرح یه خالکوبیه جدید رو یاد میگیرم که برای یکی بزنم زیاد هم سخت نیست کلیک کن ...

درکل با ماژیک مخصوصم میکشم و سوزن و اینا نیست ، ولی اگر هم بخواد با استیکر که یه کاغذ چسبی هست میزنم ( یه چیزی تو مایه های آدامس پولو اگه یادت باشه ؟؟؟ ) استایل : 




یکی دیگه هم اینکه من خیر سرم خیلی وقته که دات نت شده آدرس وبلاگم پس اگه زحمت نیست اونایی که منو لینک کردن آدرس منو به دات نت تغییر بدن خیلی ممنونم ... استایل : 





فعلاً امری فرمایشی ندارم و بسی هم - همینجوری الکی - خرسندیم ...






انصاف هم کمی خوبست ؟!

 

از آدم های بی ملاحظه ای که چهارتا اکو میزارن جلوی مغازه یا خونشون بعد صداشو تا آخر بلند میکنن انقدر بدم میاد که میخوام بزنم از وسط نصفشون کنم ... فکر میکنی چی گذاشتن ؟ صدای یه عربده کشِ مفت خور و لات و لوت نوکرصفت که داره با صدای نکرش گوش مردمو کر میکنه که امروز مثلاً نیمه شعبانه ...  

 

آخه اگه ارزش هم کلام شدنو داشتن بهش میرفتم با احترام میگفتم آقا اینی که گذاشتی صداشم زیاد کردی و کلی هم به خودت افتخار میکنی و ژست منتظر (!) گرفتی ، شاید یکی خوشش نیاد اینو گوش کنه ... شاید یکی مریض داشته باشه ، توی مغازه های زیر زمینِ توی بلوار که صداش کاملاً پخش میشه و آزار میده ، مغازه دارها هم که عاصین از دست اینا ، بعد اینا همه یه طرف اینکه نمیتونی زنگ بزنی 110 طرف دیگه ! به پلیس هم اگه بگی میگه جشن مذهبیه و دوست دارن میتونن برگزار کنن (!) ... تازه اگه یه فحشی بد و بیراهی بارت نکنه خوبه.. آخه لامصب یه چیزی هم نمیخونه که آدم بتونه گوش کنه ! عین خر عربده میزنه و با صدای نکره شعرای-توهین به شعر شد- صدتا یه غاز میخونه فکرم میکنه صداش خوبه !  آقای بی فرهنگ برو صداشو کم کن واسه خودت انقدر گوش کن تا پرده گوشت پاره بشه ... عربده هم باهاش بزن مثلآً 

 

 

 من وبلاگ نویسم میگیرن به جرم نشر اکاذیب و توهین به اعتقادات مردم و ... دار میزنن ! 

 

 

 

 

 

 

 

ساعات خوش !

سلام 

خب از اونجایی که اینجا ستون آزاد میباشه هرگونه مزخرفی که بخوام من اینجا مینوسم - البته نه هر مزخرفی ها!- و الان میخوام به اون روزی اشاره کنم که زیر بارون زارت شده بودم و دیگه داشتم دار فانی رو وداع میگفتم ! مطلبش توی اون روز که نوشته بودم: گوشی کربی و خیس شدنم  

 

حالا راحت اینجا نشستم در اتاقم و براحتی و گرم و نرمیت تمام دارم مطلب رو درمیکنم. 

و یک اشاره که ، قبلاً نوشته بودم نمیتونم با گوشیم برم فیس بوک و یوتیوب و اینا ، اونم حل شد چون مرورگر اپرا مینی رو توی گوشی ریختم و چون مرورگر اپرا از Back Door یا همون در پشتی یا آی پی مخفی یا هرچی حالا گیر نده ، استفاده میکنه و باعث میشه که وقتی با ایرانسل میای بالا چون همون حالت مخفی میاد شارژ هم کمتر کم میکنه و این باعث شده که من فرت و فرت توی همه جا با گوشی به اینترنت باشم و هر سایت فیلترشده ای رو با موبایل باز کنم. البته جمعه ها و پنجشنبه ها که ساعت خوش ایرانسل هم هست ( یعنی خیر سرش کمتر کم میکنه ) ، دیگه خیلی خوش بحالم شده و کمتر کمتر کم میکنه ( عمق فاجعه رو فهمیدی ؟ ) . اگرچه الان دیگه از فیس بوک و توییتر و این چیزا ناامید شدم چون فیس بوک که خیلی زاخار شده همه میرن بقال سر کوچه ما هم اکانت فیس بوک داره ، اون بناها هستنا وقتی دارم میرم بیرون چندتا کوچه بالاتر اونام تازه توییتر دارن و کلی هم فالوور Follower دارن  ... همین بلاگ اسکای رو فعلاً عشق است با تبلیغای اعصاب خوردکنش ... البته از بلاگفا که اعصاب خوردکن تر نیست ! 

 

 

 

پانوشت یک : این ستون آزاد خیلی خوبه آدم راحته هر مزخرفی که میخواد بنویسه ! 

پانوشت دو  : این ستون آزاد خیلی خوبه آدم راحته هر خبری که میخواد بنویسه ! 

پانوشت سه: این ستون آزاد خیلی مزخرفه آدم راحته هر خوبی که میخواد بنویسه!  

پانوشت چهار : پانوشت هم که مالیات نداره تا هرچند بخوام ادامه میدم .... 

 

 

 

صفحه ی خانگی ملت !

 (نفس عمیق)

خب با سلامی دوباره چون صبحم پست کرده بودم ولی باز دوباره گفتم بیام و توی همین بخش که ستون آزاده و جدیده بیشتر اکتیو یا همون فعال باشم و زارت و زوت مطلب بنویسم توی این مزخرفدانیه خلوت ... نه شوخی کردم اتفاقاً وبلاگ من خیلی شاخه از شش میلیاردنفر جهان منهای اونایی که دسترسی به اینترنت ندارن ، 3.5 میلیاردشون وبلاگ منو صفحه خانگی یا همون HomePage کردن و وقتی مرورگرشون رو باز میکنن - ترجیحا اپرا باشد- وبلاگ من زارپی میاد بالا و بخاطر همین میگم آپدیت نکردم ملت نارحت شدن  ، البته شایعه شده بود که از این 3.5 میلیارد نفر تقریباً 10 نفر داشتن منو از صفحه خانگی حذف میکردن که با تلاش های دوستان عزیزتر از جان و از جان گذشته ی من قبل از اینکه اون ننگ بباربیاد ، براشون ویروس های خفن فرستادن و همینکه اومدن پنجره ی مرورگرو باز کنن یه پیام اومد که شما ده ثانیه مهلت داری که Yes بزنی  - ما جماعت ایرانی هم که زرت و زرت Yes میزنیم و اصلاً دست به Yesمون عالیه ، هرچی پیام بیاد ندیده Yes میزنیم- بهمین خاطر هم اون ده نفر گزینه Yes رو فشردن و فشردن همانا و ترکیدن مانیتور همانا و پرتاب ترکش های مانیتورو عروسک روی مانیتورو پوستر تابستون که با عمش اینا رفته بودن شمالو همه و همه بر سر و صورت آنها ... ما هم در پشت کامپیوتر بسی خرسند شدیم که خطر از بیخ گوشمان در رفته وگرنه باید در وبلاگ رو تخته کنیم که بجای 3,5 میلیارد نفر ، سه میلیاردو چهارصد و نود و نه میلیون و نهصد و نود نفر مارو لینک کرده باشن ! ( خداییش فهمیدی ؟  ) 

 

 

 پانوشت یک : این نوشته کاملاً مزخرف بوده و هیچگونه ارزش محتوایی ندارد!  

 پانوشت دو  : این مطلب به تنهایی دارای پیج رنک شونصدهزار میباشد. 

 پانوشت سه: جان هرکی دوست داری اینقدر Yes نزن اول پیامو بخون!